![]() |
![]() |
دريا
|
![]() |
![]() Thursday, November 10, 2005
در راهروهای دادستانی تهران
برای ویژه نامه ایرانشهر،قدم به ساختمان خاطراتم گذاشتم،ساختمانی که دوسال تمام هرروز صبح راهروهای سفید وکمی تاریک آن پر از میهمانان آشنایی بود که،مهمترین خبرهای فردای روزنامه ها می شدند،اما حال راهروها تاریک تر از گذشته و امنیتی تر از آن بود و البته از آشنا هم خبری نبود. **** دادستانی تهران،ساختمان عریض 4طبقه ای است در گوشه ای از میدان پانزده خرداد که پس از احیای دادسراهاو انتقال دادگاه خانواده به ساختمان جدید به دادگستری استان تهران سپرده شده است،دومین طبقه این ساختمان سفید،دفتر دادستان و سومین طبقه شعب بازپرسی،دادسرای کارکنان دولت،است. تا یکسال پیش،در دفتر دادستان همیشه باز بود،و مراجعه کنندگان با هماهنگی،منشی دفتر با،دادستان دیدار می کردند،اما اینبار کاملا فضا تغییر کرده بود،دور تا دور دفتر دادستانی با دیوارهای چوبی که بخش کوچکی از آن شیشه ای بود،محصور شده بود،گیت بازرسی بیرون این دیوار محصور نشان می داد که بازرسی اولیه ابتدایی دادستانی کافی نیست،البته گذر از این گیت زمانی ممکن بود که،سرباز نشسته داخل محفظه کوچک شیشه ای،موضوع پرونده و یا درخواست را بررسی می کرد و به دفتر دادستانی می رساند،دفتر دادستانی هم بعد از بررسی،در صورتی که تشخیص می داد،وقت ملاقاتی کوتاه با دادستان تهران،تنظیم می کرد. این تغییر شرایط حکایت از قدم های بزرگتری داشت! اتاق های کوچکی که یکی پس از دیگری شعب بازپرسی را از یک تا نه نشان می دادند،ساکنان جدیدی را در خود جای داده بودند،بعضی از ساکنان قدیمی در همان طبقه به شعبه ای دیگر اسباب کشی کرده بودند و بعضی هم از ساختمان دادستانی خداحافظی کرده بودند،راهروها اینبار اما خلوت بود،دیگر از آشناهای سیاسی و روزنامه نگاران آشنایی که به شعب احضار شده بودند،خبری نبود. بازپرسی های قدیمی به پایان رسیده و کیفرخواست ها صادر شده،احضاریه های جدید در راهند و هنوز میهمانان را به دادسرای کارکنان دولت هدایت نکرده اند،اما همه اینها از سردی و سکوت راهروهای ساختمان سفید دادستانی کم نکرده است،قدم هایت همراه ندارند. **** حمید طایفی،هم یکی از ساکنان جدید شعبه سوم بازپرسی دادسرای کارکنان دولت است،که از اوایل خرداد ماه امسال،تقریبا پرونده ها را کناری گذاشته و مشغول بازپرسی از 30 متهم پرونده"گلدکوییست"است، پرونده ای که تا ماه آینده با کیفرخواست نماینده دادستان به دادگاه ارسال می شود مصاحبه با او بهانه خوبی بود برای تکرار خاطرات،اما تغییر فضا خاطرات گذشته را کمرنگ و تصاویر جدید را روشن تر کرد
Comments:
Post a Comment
|
![]() |
|
![]() |
![]() |
|||||||||
![]() |
|
||||||||||||
![]() |