دريا


Friday, March 25, 2005

با اینکه سال 83 سراسر اتفاق بود و امواج اتفاق ها روزها و یا شاید ماه ها مرا در خود غرق کرده بود،اما امسال با آرامشی توصیف نکردنی شروع شد.
شمال بر خلاف سال های گذشته تا 4 فروردین خلوت بود وآرام.
روزها ابری و بارانی،اما زیبا و دوست داشتنی بودند.
مهمتر از همه اینکه در این روزهای خوشگل،از کار خبری نبود!
بماند که گاهی اوقات غروب این روزهای خوشگل و دلتنگی برای دوستان کمی آزاردهنده بود،اما خوب چاره ای نبود،چون موبایل تعطیل بود.
در کنار همه زیباییها،سفر من از شمال به تهران و گذر از چهارفصل سال خیلی جالب بود، من در5 فروردین84 در مسیر چالوس تا تهران چهار فصل سال را پشت سر گذاشتم
چالوس تا بابل آسمان اینقدر دلش پر بود که جاده را آب برداشته بود،از بابل تا ورسک بارشی در کار نبود،اما آسمان کبود بود،دلیل این کبودی وقتی 4 کیلومتری از ورسک گذشتیم معلوم شد،ابر سیاه چنان برف سفیدی به زمین فرستاد که دیگه چشم چشم را نمی دید.
سفیدی زمین و آسمان فقط تا فیروزکوه ادامه داشت و بعد از آن چنان آفتاب داغی طلوع کرد که انگار وسط مرداد ماهه!
البته این گرماه مرداد تا دماوند ادامه داشت،از دماوند تا تهران آنچنان سرد شد که بخاری ماشین را روشن کردم.
خلاصه اینکه تا الان،اگر از دلتنگی برای دوستان فاکتور بگیرم،تعطیلات عالی بود، اگرچه حکایت همچنان باقی است !
:))

Aaramesh  ||  2:28 PM

Comments: Post a Comment

دوستان:

آرشيو: